همیشه انگیزه مسخره بود توذهنم. یعنی اونقدر ها که باید بهش اعتنا نمی کردم. می گفتم همیشه واسه زندگی یه هدف و انگیزه ای هست. اما تو این روزا به این باور رسیدم که واقعا گاهی خالی می شی. خالی از هرگونه هدف و امیدی واسه زندگی. هیچ انگیزه ای برات وجود نداره که قدم برداری واسه هر کاری. مثل جنازه فقط افتادم تو رختخوابم و به چیزای الکی فکر می کنم. به گذشته که چقدر پر نشاط می رفتم دنبال کارام و ... اما الان نه کسی واسم تو زندگی انگیزه ایجاد می کنه و نه چیزی! خالی خالی. فیلم فاصله ها هم تموم شد. حداقل اون انگیزه شب هام بود تو این مدت. حوصله فیلم های ماه رمضونم ندارم. فکر کنم تو هم اگه یه کم دیگه به خوندن نوشته هام ادامه بدی بی انگیزه شی. به خاطر این همه انرژی منفی که دارم انتقال میدم. جان خودت خواستی نظر بزاری نصیحتم نکن. مرسی!
پی نوشت:گل نازم تو با من مهربون باش، مث چشم هات گل رنگین کمون باش، اسیر باد و بارونم شب و روز، گل این باغ بی نام و نشون باش، من عاشقی دل خونم، شکسته ای محزونم، پناه این دل بی آشیون باش، دلم تنگه تو با من مهربون باش... ای خدا شکرت.
گل ناز آسمونم بی ستاره است، مثل ابر ها دل من پاره پاره است، دوباره عطر تو پیچیده در باد!
فارس چت را در گوگل محبوب کنید
نظرات شما عزیزان:
[+] نوشته
شده توسط گلبرگ و مهدی در پنج شنبه 9 تير 1390برچسب:,
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
به یک آغوش گرم
برای فراموش
کردن سرمای
زندگی
نیازمندیم و آدرس
golbargstan.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.